کاروان

تقدیم به صاحبدل نور

 

دلبری با دل خود ، ساز سخن را زد و رفت

با چنان تاب و تبی ، راز سخن را زد و رفت

آن که خاموش گرفت ، در دل او  آوا نیست

عاشقی با  نت و  آواز  ، سخن را زد و رفت

شب تاریک به سحر،ساز سخن را زدو رفت

بلبل از عشق گل سرخ، سخن را زد و رفت

جمله عشاق ، به چراغ دل هم جمع شدند 

آرش از فاصله ها ، تیر سخن را زد و رفت !

 

                           ***

 

 


 

 



+   کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۱۱:۱۱ ‎ب.ظ ; ۱۳٩٢/٢/۱٤

design by macromediax ; Powered by PersianBlog.ir